مرتضی خسروی

وبگاه آرا و اندیشه های دکتر مرتضی خسروی

مرتضی خسروی

وبگاه آرا و اندیشه های دکتر مرتضی خسروی

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

حکومت در اسلام

تعریف حکومت

    واژه «حکومت» از ریشه «حکم» به معنای جلوگیری کردن، فرمان دادن و قضاوت کردن است. «حاکم» کسی است که میان مردم حکم می‏کند و فرمان می‏دهد. از این رو، حکومت به معنای فرمانروایی و اداره جامعه است. (اصفهانی: 127) از «دولت» به مفهوم سیاسی آن تعریف‏های مختلفی ارائه شده است مانند:

1-    دستگاه اجرایی؛

2-    نوع رژیم سیاسی حاکم بر جامعه؛

3-  مجموعه‏ای از سازمان‏های سیاسی و دستگاه‌های حاکم که شامل کلیه تشکیلات و نهادهای سیاسی، اجرایی، قضایی و دیگر نهادهای موجود در یک کشور است و برای اداره و حفظ انتظام جامعه به وجود می‏آید.

   اگر دولت را به این معنا بپذیریم فرقی بین دولت و حکومت وجود ندارد و هر دوی آنها عبارتند از: مجموعه‏ای از سازمان‏های سیاسی و دستگاه‌های حاکم که شامل کلیه تشکیلات و نهادهای سیاسی، اجرایی، اداری، قضایی و دیگر نهادهای موجود در یک کشور است که مجموعاً بر جمعیت مستقلی که در یک سرزمین زندگی می‏کنند حاکمیت دارد. (بکلایی: 55)

انواع حکومت

عقلای عالم و نظریه‏پردازان سیاسی بر نیاز جامعه به حکومت اتفاق نظر دارند؛ یعنی دستگاهی که جلو رفتار مضر به حال جامعه را بگیرد. حتی افراد جامعه نیز بر اساس تجربه، کم و بیش دریافته‌اند که هر جامعه نیازمند حکومت است. فقط کسانی که نظریه آنارشیسم را طرح کرده‌اند  منکر ضرورت حکومت هستند. اینها می‌گویند فلسفه وجودی حکومت محدود کردن پاره‌ای از آزادی‌هاست لذا معنا ندارد کسی ضرورت وجود حکومت را بپذیرد. نامحدود بودن آزادی انسان همان آنارشیسم است.

بررسی این موضوع که بهترین نوع حکومت کدام است: از دیرباز مورد توجه نظریه پردازان سیاسی بوده است.

از این رو هر یک از نظریه‏پردازان سیاسی کوشیده‌اند با گونه‏شناسی حکومت‌ها، نمونه ایده‏آل حکومتی را معرفی نمایند. با تأمل در آیات و روایات اهل‌بیت(ع) نیز می‌توان به طبقه‌بندی‌هایی دراین‌باره دست یافت. اگر چه آنچه در اکثر مقاطع تاریخی و در بیشتر جوامع تحقق داشته است حکومت‌های زور مدار و استبدادی بوده است.

در تاریخ معاصر، پس از ناکارآمدی مسیحیت در پاسخگویی به مشکلات مربوط به جنبه‌های مختلف حیات بشری، متفکران غربی به این نتیجه رسیدند که حوزه کارکرد دین و حکمرانی الهی را به حیات فردی انسان محدود کنند، آن گاه با توجه به تفکیک حوزه دیانت از سیاست با این مسئله مواجه شدند که حکومت را به دست چه کسی بسپارند و در این رهگذر به دو نتیجه و راه حل یعنی «حکومت دموکراسی» و «حکومت استبدادی» رهنمون شدند. (نوروزی: 55)

حکومت اسلامی

یکی از انواع حکومت که با مردم‌سالاری و دیکتاتوری تمایز بنیادین دارد، حکومت اسلامی است. از دیدگاه قرآن حکومت‌ها یا طاغوتی و یا الهی‌اند، حکومت طاغوتی در قالب‌های گوناگونی تجلی می‌یابد و حکومت الهی نیز در گذار تاریخی به شکلی‌های گوناگونی ممکن است مصداق خارجی پیدا کند. برترین شاخص حکومت الهی آن است که«وضع قانون» اصالتاً خاص خداوند متعال است و در هر مقطع تاریخی، احکام و مقررات جزئی و موقت، باید به وسیله کسانی که از سوی خداوند اذن قانون‌گذاری یافته‌اند، وضع شود. اما اجرای قانون بی‌واسطه از طرف خداوند متعال صورت نمی‌گیرد؛ زیرا ممکن نیست خدا حاکم و یا قاضی یک جامعه باشد. از این رو لزوم انتساب حکومت در عرصه اجرا و قضاوت به خداوند، به معنای انتساب غیرمستقیم و با واسطه خواهد بود.

از دیدگاه اسلامی، الگوی ایده‏آل و بهترین نظام حکومتی آن، حکومتی است که در رأس هرم قدرت معصوم(ع) باشد، تا به لحاظ احاطه علمی به احکام و قوانین الهی، و از جهت شناخت اوضاع و احوال و مصالح و مفاسد جزئی، و از لحاظ تقوا، ورع و عدالت در عالی‌ترین حد ممکن باشد؛ اما در همه زمان‌ها و برای همه جوامع این کمال مطلوب ممکن و میسور نیست. از این جهت در صورت عدم دسترسی به معصوم(ع)، افرادی که نازل منزله معصومان(ع) شمرده می‌شوند، عهده‌دار جامعه می‌شوند. (همان: 169)

ضرورت تشکیل حکومت اسلامی

در اسلام وجود حکومت به عنوان یکی از ضروری‌ترین نیازهای جامعه مورد تصدیق قرار گرفته و برای آن چاره‌جویی شده است. اسلام و قرآن به عنوان آخرین دین و قانون الهی، کامل‌ترین و جامع‌ترین دینی که از سوی خداوند متعال بر خاتم پیامبران(ص) نازل شده و به همه نیازهای بشری توجه کرده برای یکایک آنها دستور و برنامه دارد، آیا امکان دارد برای اداره جامعه و روش حکومت و اجرای قانون، طرح و برنامه نداشته باشد؟ جامع و کامل بودن دین اسلام اقتضا می‌کند که حاکمان با صلاحیت را مشخص نماید تا مردم سرگردان و بلاتکلیف نباشد و این امر مستلزم طرح و برنامه‌ای برای حکومت در اسلام است.

در این زمینه دلایل فراوانی وجود دارد که در یک نگاه کلی به برخی از آنها اشاره می‌شود:

1- علامه طباطبایی (ره) در بحثی تحت عنوان «ولایت و زعامت در اسلام» مسئله ضرورت تشکیل حکومت اسلامی را از نقطه نظر فلسفه اجتماعی اسلام مورد بحث قرار داده و در ذیل آیه شریفه: «فاقم و جهک للدین خیفاً فطره الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذک الدین القیم و لکن اکثر الناس لایعلمون» (سوریه روم: 30) می‌فرماید: فطری بودن نیاز به تشکیلات حکومتی به حدی بود که وقتی پیامبر اکرم(ص)، پس از هجرت به مدینه، دست به ایجاد دولت اسلامی زد، مردم با وجود سؤال‏هایی که در زمینه‌های مختلف و مسائل عادی مطرح می‌کردند، و از پیامبر (ص) توضیح می‌خواستند، در مورد تشکیل حکومت اسلامی هیچ‌گونه سؤالی مطرح نکردند.

2- تردیدی نیست که بعثت انبیاء و شریعت اسلام در جهت تحقق بخشیدن به یک سلسله اهداف بوده است. پر واضح است که برای رسیدن به آن اهداف، نیاز به وسایل و ابزار و امکانات فراوانی است که باید در جامعه فراهم گردد و یکی از ضروری‌ترین آنها برنامه‌ریزی و تشکیلات اجرایی و دستگاه‌های حکومتی است.

3- قانون هر قدر کامل و غنی باشد و حتی اگر متکی به وحی الهی هم باشد برای سعادت و اصلاح جامعه کافی نیست. بلکه برای اجرای آن قوانین سعادت‌بخش نیاز به دستگاه حکومتی و اجرایی می‌باشد.

4- ماهیت قوانین اجتماعی، سیاسی، نظامی و اقتصادی اسلام خود دلایلی بر لزوم تشکیل حکومت است، زیرا  ماهیت این مجموعه قوانین متنوع نشان می‌دهد که برای پی‏ریزی یک دولت و اداره تشکیلات سیاسی، اقتصادی و نظامی یک جامعه تشریح گشته است.

5- وحدت اسلامی که بر پایه اخوت و اعتصام به حبل‌الله، مورد تأکید قرآن کریم است، نیازمند به قدرت سیاسی و تشکیلات اجرایی و برنامه‌ریزی درازمدت از طریق یک حکومت مقتدر اسلامی است.

6- سیره علمی پیامبر اسلام(ص) و امیر المومنین(ع) و سایر معصومان، در تشکیل حکومت، این حقیقت را روشن می‌سازد که حیات و بقای شریعت اسلام و اجرای قوانین و دستورهای حیات‌بخش آن، به تشکیل حکومت اسلامی بستگی دارد. (عمیدزنجانی: 155)

پیامبر گرامی اسلام(ص)، پس از تشکیل حکومت در مدینه، خود زمام امور جامعه اسلامی را بر عهده گرفت، حاکمان به مناطق مختلف اعزام کرد، قضاوت را برای داوری نصب کرد، سفرایی نزد روسای قبایل و پادشاهان گسیل داشت و به جمع‌آوری مالیات و سر و سامان دادن به وضع اقتصادی پرداخت. (امام خمینی(ره): 25)

7- دفاع از حریم اسلام، بدون داشتن قدرت و حکومت امکان‌پذیر نیست. از آنجا که دفاع از اسلام و مقابله با تجاوز و نفوذ دشمنان امری واجب و ضروری است، قهراً تشکیل حکومت و داشتن نظم و انسجام و قرار گرفتن فردی لایق و فرمانده‌ای توانا در رأس حکومت لازم است. (امام خمینی (ره)، تحریر الوسیله: 25)

8- حاکم اسلامی باید مالیات، خمس، زکات و ... را جمع‌آوری کند و به مصرف مصالح مسلمانان برساند. این کار مستلزم تشکیلات منظم و منسجم است و اجرای آن جز از طریق استقرار حکومت اسلامی میسر نیست. (پیشین: 32)

9- امر به معروف و نهی از منکر که از اصول عملی و کاربردی اسلام و از مهم‌ترین و عظیم‌ترین فرایض دینی است، اگر اقامه آن برای برچیدن مفسده‌ای، نیاز به جرح و قتل مفسد باشد اجازه امام معصوم(ع) یا مجتهد جامع‌الشرایط و ولی امر مسلمانان لازم است. (امام خمینی (ره)، تحریر الوسیله: 480) از طرف دیگر، اقامه امر به معروف و نهی از منکر در ابعاد وسیع اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، اداری و خانوادگی و به طور کلی از بین بردن مفاسد در سطح جامعه، نیاز به تشکیلات منسجم حکومتی دارد. (پژوهشکده تحقیقات اسلامی: 58)

10- سیادت اسلام و اعلای کلمه حق، تأکید قرآن و سنت بر لزوم حکومت، جامعیت اسلام، جهانی و جاودانی بودن دین اسلام، ضرورت دفاع از کیان اسلام و قوانین مسلمانان، لزوم گسترش عدالت نشر معارف اسلامی، همه و همه دلایل روشنی بر لزوم تشکیل حکومت و دولت در اسلام می‌باشد. (همان: 49)

اهداف و وظایف حکومتی اسلامی

اهداف و وظایف حکومت اسلامی، همان هدف‌های اساسی دین و وظایفی است که با الهام از قرآن کریم، سنت و سیره معصومان(ع) و رهنمودهای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در آن راستا، می‌توان خطوط کلی آن را در دو بخش ذیل ترسیم کرد (همان: 87):

بخش اول؛ اهداف:

1- حفظ اسلام و نظام اسلامی:

اولین هدف اساسی در نظام سیاسی اسلام، پاسداری از اسلام و نظام اسلامی است. نمونه عینی آن فدا شدن امام حسین(ع) و یاران باوفای او در قیام خونین کربلاست. و خود حضرت، در آن پیام ماندگار روز عاشورا در گودی قتلگاه فرمود: «ان کان دین محمد(ص) لایستقیم الا بقتلی فیا سیوف خذینی» (امام خمینی(ره): 329)؛ (اگر این‌چنین است که دین محمد پا برجا نمی‌ماند مگر با کشته شدن من، پس ای شمشیرها مرا در یابید.)

امام خمینی (ره) می‌فرماید: «حفظ اسلام یک فریضه الهی است؛ بالاتر از تمام فرایض، یعنی هیچ فریضه‏ای در اسلام بالاتر از حفظ خود اسلام نیست...» (امام خمینی(ره)، وصیت‏نامه: 10) ایشان همچنین در وصیت‌نامه       سیاسی الهی خود درباره حفظ اسلام تصریح می‌فرماید: «حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است که انبیای عظام از آدم تا خاتم(ع) در راه آن کوشش و فداکاری جان‏فرسا نموده‏اند ...» (همان)

2- برقراری عدالت اجتماعی:

خداوند متعال، در قرآن کریم، به تصریح یکی از اهداف ارسال پیامبران و نزول کتاب آسمانی را برقراری قسط و عدالت اجتماعی معرفی می‌نماید: «لقد ارسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» (سوره حدید: 25) (پیامبران مان را با دلیل‌های روشن فرستاده‌ام و با آنها کتاب و میزان را نازل کردیم تا مردم قسط و عدالت را بر پادارند.)

مقام معظم رهبری در همین راستا، استقرار عدالت اجتماعی را از اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی بر شمارد و می‌فرماید: «فوری‌ترین هدف تشکیل نظام اسلامی، استقرار عدالت اجتماعی و قسط اسلامی است. قیام پیامبران و نزول کتاب و میزان الهی برای همین بود.» (مرکز تحقیقات اسلامی: 151)

3- برترین و عالی‌ترین اهداف انبیای الهی، تزکیه، تربیت و تعلیم انسان است:

امام خمینی (ره) همواره بر اصل تعلیم و تربیت و تزکیه انسان‌ها تأکید داشته و آن را از اهداف اساسی حکومت اسلامی به شمار آورده است: «این اشتباه است که ما می‏گفتیم یا می‏گوئیم که رژیم نباشد بس است دیگر، استقلال باشد بس است، آزادی باشد بس است. نخیر، مسئله این نیست. ما همه اینها را فدای انسان می‏کنیم.... همه فدای انسان. انسان وقتی درست بشود همه چیز درست می‌شود». (همان: 158)

بخش دوم؛ وظایف:

1- تأمین امنیت و نظم:

تأمین امنیت از نخستین وظایف هر دولتی به شمار می‏رود. خداوند متعال برای ایجاد امنیت در جامعه اسلامی، حکومت را موظف کرده که انواع نیروهای خود را برای دفاع در برابر دشمن آماد سازد و با ایجاد ترس در دل دشمنان، مانع هجوم آنها به سرزمین‌های اسلامی می‌شود: «واعدو الهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لا تعلمون نهم الله یعلمهم» (سوره انفعال: 60) (آنچه را می‌توانید از نیرو؛ اسبان سواری برای مقابله با دشمنان آماده کنید؛ تا بدین وسیله دشمنان خدا و خودتان را بترسانید و گروه دیگری را که شما بر دشمنی آنان آگاه نیستند و خدا آگاه است.)

2- اجرای قوانین:

دولت اسلامی وظیفه دارد برای حفظ نظام و جامعه، احکام و حدود الهی را اجرایی کند. امام خمینی(ره) وظیفه پیامبران را اجرای احکام و قوانین شرعی دانسته و می‌فرماید: «وظیفه مهم پیامبران اجرای احکام بوده و قضیه نظارت و حکومت مطرح بوده است». (امام خمینی(ره)، 94)

3- محرومیت‌زدایی:

در حکومت اسلامی، بهتر است مردم از راه موقوفات و صدقات، نیازهای مستضعفان را برطرف سازند ولی اگر این کار انجام نشود، دولت موظف است با گرفتن مالیات و وضع و اجرای قوانین، هزینه نیازمندی‌ها اجتماعی را تأمین نماید. (نوروزی: 109)

امام خمینی(ره) بزرگ‌ترین مسئولیت دولت و نظام را خدمت به مردم، به ویژه قشر مستضعف جامعه، می‌داند: «خدمت گذار باشید... آنی که برای شما مهم است خدمت کردن به همه طبقات، خصوصاً مستضعف‌ها، خصوصاً محرومین که در طول تاریخ محروم بوده‌اند. به این بیچاره‌ها باید خدمت کنید.» (امام خمینی(ره): 204)

ساختار حکومت در اسلام:

اسلام نه به طور کلی مردم را به حال خود رها کرده که هر چه خواستند انجام دهند و نه ساختار تنگ و محدودی را برای حکومت معرفی می‌کند که فقط در شرایط زمانی و مکانی محدودی قابل اجرا باشند. چارچوب کلانی که اسلام ارائه کرده از دامنه و خطوط وسیعی برخوردار است که همه اشکال صحیح و عقلانی حکومت در آن می‌گنجد. به دیگر سخن، اسلام شکل و نوع خاصی را برای حکومت پیشنهاد نمی‌دهد و تکیه آن بر رعایت چارچوب‌های کلی است که ساختار حکومت نباید ناهماهنگ با آن باشد. این مطلب نتیجه این مسئله دقیق علمی و عقلانی است که احکام ثابت و تغییرناپذیر اسلام که برای همه جوامع تا روز قیامت وضع شده‌اند از ساختاری کلان و کلی برخوردارند و در مقابل آنها، احکام جزئی و متغیر، متناسب با شرایط خاص زمانی و مکانی وضع می‌گردند و از جمله احکام متغیر، احکام حکومتی است که در هر زمانی توسط ولی امر صادر و یا امضاء می‌گردد و اطاعت و تبعیت از آن احکام با همان قالب و شکلی که دارند واجب است. (پیشین: 114)

 

منابع و پی نوشت‏ها

1- مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص 127؛ صحاح الغه، ج 4 ، ص 1902.

2- نگرش بر فلسفه سیاسی اسلام، دارا بکلایی، ص 55.

3- نظام سیاسی اسلام، محمدجواد نوروزی، ص 98 و 153.

4- همان، ص 165.

5- قرآن کریم، سوره مبارکه روم، آیه شریفه 30.

6- فقه سیاسی، عباسعلی عمید زنجانی، جلد دوم، ص 155- 171.

7- ولایت فقیه، امام خمینی (ره)، ص 25.

8- ترجمه تحریر الوسیله، امام خمینی (ره) ج 2، ص 285.

9- ولایت فقیه، امام خمینی(ره) ص 32.

10- تحریر الوسیله، امام خمینی(ره)، ج 1، ص 480.

11- نظام سیاسی اسلام و رهبری دین در عصری غیبت، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص 58.

12- همان، ص 49 57.

13- ر.ک: نظام سیاسی اسلام و رهبری دینی و عصر غیبت، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص 87 103.

14- صحیفه امام، ج 15، ص 329.

15- وصیت‌نامه سیاسی الهی امام خمینی(ره) ، ص 10.

16- قرآن کریم، سوره مبارکه حدید، آیه شریفه 25.

17- نسل کوثر، مرکز تحقیقات اسلامی، ص 151.

18- صحیفه امام ، ج 8، ص 66.

19- قرآن کریم، سوره مبارکه انفعال، آیه شریفه 60.

20- حکومت اسلامی، امام خمینی(ره)، ص 94.

21- نظام سیاسی اسلام، محمدجواد نوروزی، ص 109.

22- صحیفه نور، ج 21، ص 204.

23- نظام سیاسی اسلام(پیشین)، ص 112 114.

 

 

 

 



[1]- دکترای مدیریت راهبردی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۲۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی