نگاهی راهبردی به تاریخ سیاسی اسلام در پرتو قرآن (1)
چشم انداز بحث
ترسیمی شایسته از سیره سیاسی پیامبر گرامی اسلام (ص) در عصر حاضر، در یک نگاه راهبردی، میتواند به عنوان یک نقشه راه، برای دست یابی به آرمانهای بزرگ اسلامی، آسیب شناسی جبهه مقاومت اسلامی، مقابله با تهدیدات استکبار جهانی و استفاده از فرصتها در شرایط امروز در ابعاد ملی، منطقهای و بینالملل راه گشا باشد به همین جهت سلسله مقالاتی که طرحی کلی از تاریخ سیاسی صدر اسلام با نگاهی راهبردی در پرتو قرآن میباشد ان شاء ا... تقدیم میگردد. در این راستا فرازهای برجسته تاریخ سیاسی پیامبر اعظم (ص) مانند موضوعات محوری ذیل مورد بررسی قرار میگیرد:
1- پایگاه بعثت؛ 2- سیمای پیام آور رحمت؛ 3- پیامبری و بعثت؛ 4- پیامبری و دعوت؛ 5- قرآن؛ کتاب هدایت؛
6- هجرت؛ 7- راهبردهای نهضت؛ 8- دین و سیاست؛ 9- حکومت و عدالت؛ 10- جریان نفاق در حکومت؛
11- دفاع و امنیت؛ 12- پیام جهانی رسالت؛ 13- غدیر؛ ولایت و امامت؛ 14- نگرانیهای پیامبر (ص) و رحلت.
تاریخ سیاسی اسلام با بعثت نبی مکرم اسلام (ص) آغاز میشود، ولی شناخت درست تحولات سیاسی صدر اسلام و پیشرفتهای شگفت انگیز مسلمانان که در اندک زمانی بر بزرگترین ابرقدرتهای آن زمان پیروز شدند، نیاز به آشنایی با وضعیت جهان آن روز و به ویژه عربستان در عصر بعثت دارد.
گرچه جاهلیت درد فراگیر و همگانی جوامع جهانی در عصر بعثت بوده، ولی عربستان آن روز در وضعیتی به مراتب بدتر از هر جای دیگر به سر میبرده است. این جاهلیت که قرآن کریم از آن به عنوان «گمراهی آشکار»(1) یاد میکند، دارای ابعاد مختلفی بوده است؛ مانند:
- گمراهی در عقاید
- گمراهی در عبادت
- گمراهی در مسایل اخلاقی
- گمراهی در مسایل اجتماعی و فرهنگی
- گمراهی در مسایل سیاسی
مردم عرب، در بعثت پیامبر اسلام (ص) با پذیرش دین مبین اسلام از حکومت قبیلهای به حکومت جهانی پا گذاشت و به تدریج از قبایل عقب افتاده جاهلی با تأثیر شگفت دیگر قرآن، امتی نمونه تشکیل شد. به طور کلی با بعثت پیامبران تحولی عظیم در اندیشه و اخلاق انسان رخ میدهد و با نسیمی توحیدی جان و جهان الهی نورانی میشود و همه نابسامانیهای دوران جاهلیت خاتمه مییابد.
نخستین شعار بعثت «عبودیت خدا» و «اجتناب از طاغوت»(2) است. مخاطب قرآن در طرح کلی بعثت همه مردم میباشند و پیامش «یا ایها الناس» است، اما گسترش دعوت اسلامی عمدتاً در میان مستضعفان بوده است.
قرآن کریم، با سخنی عام از وجود معارضان دعوت پیامبران یاد میکند و گاهی سه نام را که مشخص کننده سه طبقه در جامعه میباشند؛ با عنوان «فرعون»، «هامان» و «قارون» که نماد طبقه فرمانروایان، رجال ثروت اندوزان میباشند، در کنار هم میآورد. گاهی هم از آنها با عنوان «طاغوت»، «ملأ»، «مترف»، «احبار و رهبان»(3) و به عبارتی، طواغیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یاد میشود.
هجرت به یثرب، آخرین و مهمترین هجرت مسلمانان بود. مدتها پیش از هجرت به مدینه، پیامبر اکرم (ص) زمینه را برای تشکیل یک نظام اسلامی، در یک منطقه دور دست، فراهم میساخت و با برخی از قبایل پیمانهایی منعقد ساخت. این پیمانها و بیعتها، اولین سنگ بنای سیاست اسلامی را با افراد و سرزمینها و قبایل پی ریزی کرد و بالاخره زمینهای برای تشکیل حکومت و دولت اسلامی در مدینه فراهم نمود.
با تشکیل حکومت اسلامی در مدینه، گروه دیگری از معارضان به نام «منافقین» به رهبری «عبدالله بن ابی» پدید آمدند. این گروه در ظاهر مسلمان شدند ولی در دل از دشمنان حکومت اسلامی به شمار میرفتند و بیم آن میرفت که در توطئههای ضد اسلام با کفار و مشرکان هم دست شوند.
رسول خدا (ص) با «پیمان برادری» بین «مهاجرین» و «انصار» گام مهمی به سوی وحدت جامعه نوپای اسلامی برداشت، ولی این مقدار کافی نبود. زیرا اگر مدینه با ترکیب خاص که داشت وحدت سیاسی پیدا نمیکرد، نهال نوپای حکومت اسلامی در آن محیط پرورش نمییافت. از این رو پیامبر اکرم (ص) برای تأمین امنیت داخلی و مقابله با تهاجم دشمن خارجی و جلوگیری از هر نوع هرج و مرج در جامعه مدینه، منشوری جامع را تدوین کرد و به امضای همه گروههای موجود در مدینه- اعم از مسلمان، مشرک و یهودی- رساند تا در سایه آن، حدود اجتماعی، حقوق افراد، گروهها و طبقات جامعه، سیاست داخلی و خارجی با محوریت حکومتی که در مدینه استقرار یافته، مشخص گردد.
گسترش روزافزون اسلام و نفوذ معنوی پیامبر اکرم (ص) در میان انصار و استقرار قدرت نوپای اسلام، حسد یهودیان و منافقان را برمی انگیخت و آنان را وادار به عکسالعمل در برابر حکومت اسلامی وا میداشت. علاوه بر این، با توجه به روابط نزدیکی که میان آنها با ابر قدرتهای وقت (ایران و روم) وجود داشت، خطر همدست شدن با قدرتهای خارجی برای براندازی حکومت نوپای اسلام در مدینه طبیعی به نظر میرسید.
از سوی دیگر پس از تشکیل حکومت در مدینه زمینههای علنی برای اجرای رسالت جهانی پیامبر اکرم (ص) فراهم گردیده بود. لذا در سال ششم هجرت نمایندگانی از جانب آن حضرت به سوی زمام داران کشورهای مختلف جهانی اعزام شدند تا آنها را به اسلام دعوت نمایند.
در چنین شرایطی برای پاسداری از دولت جدید و مقابله با توطئهها و فتنه انگیزی های کفار، مشرکان و منافقان نیز دشمنان خارجی، آمادگی دفاعی و تشریح جهاد امری لازم بود. از این رو در مدینه با نزول آیاتی از قرآن کریم دستور آمادگی و قتال در مقابل ستمکاران و دشمنان صادر شد.(4)
به طور کلی در مکتب اسلام، جنگ به مفهوم دفاع و وسیلهای برای جلوگیری از تجاوز گری های و ستمگریها و برداشتن موانع از سر راه سعادت و کمال انسانها، میباشد.
بر خلاف ادعای برخی از مستشرقان، پیامبر اکرم (ص) و اصحاب او برای گرفتن انتقام و غارت اموال، جنگ نمیکردند. زیرا پیامبری که دعوت خود را بر آزادی عقیده و امنیت عمومی و رحمت و گذشت، بنا نهاده بود چگونه ممکن است چنین تهمتی بر دامانش بچسبد؟! هدف غزوات و سریه های پیامبر اکرم (ص)، شناسایی و زیر نظر گرفتن تحرکات دشمن، آگاهی از محیط جغرافیایی و راههای ارتباطی اطراف مدینه، انعقاد قراردادهای دفاعی با قبایل اطراف مدینه، انجام مانورهای نظامی به انگیزه هشدار به قریش و اعلام حضور نظامی در منطقه و ناامن ساختن راههای تجاری قریش برای جلوگیری از تجاوزات کفار و مشرکین بوده است.
پیامبر اسلام (ص) بر خلاف زمام داران خودسر جهان که به منظور کشور گشایی و استثمار و به بند کشیدن انسانها و غارت ملل دیگر به جنگ اقدام میکنند- تنها شمشیر را در موارد ضروری، برای جلوگیری از تجاوز و ستمگری و کنار زدن موانع حق و برافراشتن پرچم عدالت و امنیت به کار میبرد. زیرا آن حضرت با مشعل فروزان کتاب و قانون و اقامه قسط و عدالت اجتماعی فرستاده شده بود.(5)
بنابراین هیچ یک از جنگهای زمان پیامبر (ص) به خاطر کشورگشایی و انتقام و تجاوز صورت نگرفته است. بلکه فقط برای جلوگیری از تجاوز پیمان شکنان و حفظ استقلال و دفاع از حریم مسلمین و اعلای کلمه حق بوده است.
از فرازهای برجسته و مهم تاریخ سیاسی اسلام، بحث ولایت و رهبری در حکومت اسلامی است. پیامبر اکرم (ص) به خوبی میدانست که امت اسلام پس از او به راهبری امام عادل نیاز شدید دارد. و در غیر این صورت، زحمات گران بها و چندین ساله او به هدر خواهد رفت. از منظر اسلام، پر ولایتی به جز ولایت خدا و جانشینان به حق او، ولایت طاغوت و شیطان است و رهبری طاغوت برای جامعه انسانی، منشأ زیان و خسارت است. در جامعه تحت ولایت طاغوت انسانها از نور معرفت و انسانیت و از فروغ حیات آفرین آیین خدا محروم مانده و در ظلمات جهل و هوس و شهرت و غرور و طغیان محبوس و اسیر میگردند.(6)
یک جامعه در صورتی دارای «ولایت الهی» که در آن «ولی خدا» حاکم باشد. از آنجا که «ولی» جانشین خدا و مظهر سلطه و قدرت عادلانه الهی در زمین است، از همه امکانات و استعدادهایی که در وجود انسانها برای تکامل و تعالی نهاده شده، به سود آنها بهره برداری میکند و عدالت و امنیت را برقرار میسازد، و از بروز جلوههای گوناگون ظلم (شرک و تجاوز) جلوگیری نماید. (7)
ولایت الهی بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) همان موضوع مهمی است که خداوند متعال با لحن قاطع در غدیر به پیامبرش ابلاغ کرد. (8)
پس از نزول آیه «تبلیغ» رسول گرامی اسلام (ص) مردمی را که از حج برمی گشتند، در نقطهای از بیابان سوزان و خالی از آب و آبادی، به نام «غدیر خم» نگه داشت تا روح اسلام یعنی موضوع امامت و ولایت را مشخص سازد و خلافت رسمی حضرت علی (ع) را اعلام نماید. بعد از غدیر خم که امیرالمؤمنین علی (ع) در آن به جانشینی پیامبر اکرم (ص) منصوب شد، تمام کسانی که آرزوی قدرت و حکومت داشتند، به تدریج شروع به کار کردند تا بتوانند زمینه را آماده ساخته و پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) قدرت را قبضه نمایند.
مقارن با وفات پیامبر اعظم (ص)، سه حزب و گروه برای بدست گرفتن قدرت و خلافت در جامعه اسلامی، فعالیت میکردند:
اول. حزبی که با دو خلیفه و سعد بن وقّاص تشکیل میشد. شاخه نظامی این حزب را خالد بن ولید اداره میکرد.
دوم. حزب امویان که از آنها تعبیر به «طلقا» میشد.
سوم. حزب انصار (بدون اوس)، به رهبری «سعد بن عباده انصاری» که رئیس «خزرج» بود.
حزب اول امکانتش از دیگران بهتر بود. حتی در خانه خود پیامبر اکرم (ص) هم خبرگیر و خبرچینی داشت و خیلی خوب میتوانست از مسایل و حوادث آگاه شود.
ابوسفیان رئیس حزب امویان و «طلقا» بود و به منّت اسلام آزاد شده بود. پیامبر اکرم (ص) به هیچ وجه اجازه نداد که ابوسفیان و دو پسرش یزید و معاویه به قدرت برسند و پست کلیدی را در اختیار گیرند. این ها با این سابقه منفور باید به جایی میپیوستند تا وجهه اجتماعی پیدا کنند. این بود که زیر چتر «عثمان بن عفّان» گرد آمدند. بعدها معلوم شد که همین حزب، خلیفه دوم را کشته است. این حزب اصلاً اعتقادی به اسلام نداشت. ابوسفیان و فرزندانش اسلام را تنها غلبه «بنی هاشم» بر «بنی امیه» میدانستند.
حزب انصار به شکل تاکتیکی متمایل به امام علی (ع) شد و به عنوان طرفداری از امام کنار رفت و رئیس آن بعداً ترور شد.
بالاخره بازیگران غوغای «سقیفه» معاش را بر معاد ترجیح دادند. این وضعیت نشان میدهد که دنیا طلبی در جامعه رسوخ پیدا کرده است و خواص هم در این مسابقه رفاه طلبی و ثروت اندوزی پیش گام بودند. قهراً چنین جامعهای عدالت علوی را تحمل نمیکند و کار به جایی میرسد که در مقابل نصّ صریح دست به اجتهاد میزند!
در آخرین روزهای رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص)، مهمترین مسئلهای که ذهن آن حضرت را به خود مشغول ساخته بود، نگرانی نسبت به حوادث آینده اسلام و حکومت و رهبری بود. پیامبر (ص) تدابیری اندیشیده بود تا برخی از سران را از مدینه دور سازد. برای همین منظور، حضرت دستور حرکت سپاه اسلام را به فرماندهی «اسامه بن زید» به سوی روم صادر فرمود و سران احزاب هم باید در این سپاه شرکت میکردند. جالب اینکه فرمانده این سپاه یک جوان هفده، هجده ساله بود و پیامبر (ص) پیرمردان هفتاد ساله و بزرگان صحابه و سران قبایل را تحت فرماندهی این جوان قرار داده بود.
شاید با این تدابیر، پیامبر اکرم (ص) میخواست چند موضوع را به طور ملموس و آشکار برای همگان، روشن سازد:
اول. احزاب و سران احزاب مدتی از مدینه دور بمانند تا در رحلت پیامبر اکرم (ص) فضای جامعه را متشنج نکنند.
دوم. بهانه جوان بودن حضرت علی (ع) با انتخاب «اسامه» کنار گذاشته شود و بدانند که تقسیم کار و مقام، بر اساس شخصیت و لیاقت است و نه سن و سال. (9)
روزی که پیامبر اکرم (ص) پرچم جنگ را برای اسامه بست، فردای آن روز در بستر بیماری قرار گرفت. این بیماری چند روز ادامه داشت و سرانجام به رحلت آن حضرت انجامید. پیامبر (ص) در اثنای بیماری آگاه شد که در حرکت سپاه اسامه کارشکنیهایی میباشد. لذا از این جریان سخت خشمگین شد و بر حرکت سپاه اسامه اصرار ورزید و به کارشکنان لعن میفرمود.
مخالفت علنی برخی از سران صحابه و سرپیچی آنها از سپاه اسامه حاکی از یک سلسله فعالیتهای سیاسی برای بدست گرفتن حکومت بود. آنها که بهانه جویی میکردند، شانزده روز تمام حرکت سپاه را به تأخیر انداخته و به دنبال گزارشی، مبنی بر اینکه رسول خدا (ص) در حال احتضار است، بار دیگر وضع وخیم پیامبر (ص) را بهانه قرار داده، به مدینه بازگشتند! به دنبال آنها دیگران هم راه مدینه را در پیش گرفتند و یکی از آرزوهای بزرگ پیامبر اعظم (ص) به خاطر بی انضباطی برخی سران، در حال حیات آن بزرگوار جامه عمل نپوشید.
سرانجام پیامبر گرامی اسلام (ص) برای پیشگیری از انحراف مسئله خلافت، تصمیم گرفت در جلسهای که سران برای عیادت حاضر شده بودند، با وصیتی کتبی موقعیت خلافت امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) را تثبیت نماید. ولی متأسفانه با جسارت عمر مبنی بر اینکه: «بیماری بر پیامبر (ص) غلبه کرده و... » و نیز طرح موضوع «حسبنا کتاب الله» این اقدام صورت نگرفت. پیامبر اکرم (ص) از سخنان جسارت آمیزشان سخت برآشفت و فرمود: برخیزید و خانه را ترک کنید.(10)
(ادامه دارد)
پاورقیها:
1- قرآن کریم، سوره مبارکه آل عمران، آیه شریفه 164 و سوره مبارکه جمعه آیه شریفه 2.
2- قرآن کریم، سوره مبارکه اعراف، آیه شریفه 54 و 64.
3- امام خامنهای، سید علی (مقام معظم رهبری)، طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1353،ص 79
4- قرآن کریم، سوره مبارکه انفال، آیه شریفه 61 و نیز سوره مبارکه حج، آیه شریفه 39 و 40.
5- قرآن کریم، سوره مبارکه حدید، آیه شریفه 25.
6- قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیه شریفه 259.
7- امام خامنهای، سید علی (مقام معظم رهبری)، پیشین، ص 104.
8- قرآن کریم، سوره مبارکه مائده، آیه شریفه 67.
9- آئینه وند، صادق، تاریخ سیاسی اسلام، تهران، مرکز فرهنگی علامه طباطبایی، بی تا، صص 106-108
10- سبحانی (آیت ا...)، جعفر، فروغ ابدیت، ج 2، قم، درالتبلیغ اسلامی، صص 855-849
مآخذ و منابع
1. قرآن کریم
2. نهج البلاغه، ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی.
3. شهید مطهری، مرتضی، سیره نبوی، قم، انتشارات صدرا
4. هاشمی رفسنجانی و شهید باهنر، جهان در عصر بعثت، نشریه محمد خاتم پیامبران، تهران، حسینیه ارشاد.
5. تاریخ اسلام، مرکز تحقیقات اسلامی حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه
6. آیتی، دکتر محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1369.
7. طبرسی، ابوعلی الفضل بن الحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن،ج 5.
8. نوری، یحیی، اسلام و عقاید بشری.
9. سیره ابن هشام، ج اول.
10. ابراهیم حسن، دکتر حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج 1.
11. حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ترجمه پاینده.
12. رشید رضا، وحی محمدی، ترجمه خلیلی.
13. شهیدی، دکتر سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، نشر دانشگاهی.
14. مقام معظم رهبری، آیت الله خامنهای، طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1353.
15. احسان بخش، صادق، آثار الصادقین، ج 19، رشت، جاوید، 1373.
16. خامنهای (مقام معظم رهبری)، سید علی، تاریخ سیاسی اسلام، مجله عروه الوثقی، سال سوم، شماره 72، فروردین 1361.
17. امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری، طبع نجف، 1390 قمری.
18. تاریخ طبری، ج 13.
19. معجم البلدان، ماده یثرب و مجمع البحرین، ماده شرب.
20. دروس تاریخ تحلیلی اسلام، هیئت علمی معاونت اداره عقیدتی سیاسی آجا،1365.
21. آئینه وند، صادق، تاریخ سیاسی اسلام، تهران، مرکز فرهنگی علامه طباطبایی، بی تا.
22. دین و سیاست، جمعی از پژوهشگران، قم، مؤسسه فرهنگی ثقلین،1379.
23. عمیدزنجانی، عباس علی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام.
24. ابن هشام، السیره النبویه، ج 2
25. فضایل الخمسه، چاپ دارالکتب الاسلامیه،ج 1
26. سبحانی (آیت الله)، جعفر، فروغ ابدیت، ج 2، قم، دارالتبلیغ اسلامی، 1351.
27. امینی (علامه)، عبدالحسین، الغدیر، ج 1.
28. عسکری (علامه)، سید مرتضی، عبدالله بن سبا، تهران، مکتبه النجاح، ج 1، 1352.
29. مسعودی مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج 1،تهران، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1356.
سوتیترها
مردم عرب، در بعثت پیامبر اسلام (ص) با پذیرش دین مبین اسلام از حکومت قبیلهای به حکومت جهانی پا گذاشت و به تدریج از قبایل عقب افتاده جاهلی با تأثیر شگفت دیگر قرآن، امتی نمونه تشکیل شد
نخستین شعار بعثت «عبودیت خدا» و «اجتناب از طاغوت»(2) است. مخاطب قرآن در طرح کلی بعثت همه مردم میباشند و پیامش «یا ایها الناس» است، اما گسترش دعوت اسلامی عمدتاً در میان مستضعفان بوده است
رسول خدا (ص) با «پیمان برادری» بین «مهاجرین» و «انصار» گام مهمی به سوی وحدت جامعه نوپای اسلامی برداشت
پیامبر اکرم (ص) برای تأمین امنیت داخلی و مقابله با تهاجم دشمن خارجی و جلوگیری از هر نوع هرج و مرج در جامعه مدینه، منشوری جامع را تدوین کرد و به امضای همه گروههای موجود در مدینه- اعم از مسلمان، مشرک و یهودی- رساند تا در سایه آن، حدود اجتماعی، حقوق افراد، گروهها و طبقات جامعه، سیاست داخلی و خارجی با محوریت حکومتی که در مدینه استقرار یافته، مشخص گردد
به طور کلی در مکتب اسلام، جنگ به مفهوم دفاع و وسیلهای برای جلوگیری از تجاوز گری های و ستمگریها و برداشتن موانع از سر راه سعادت و کمال انسانها، میباشد
پیامبر اسلام (ص) بر خلاف زمام داران خودسر جهان که به منظور کشور گشایی و استثمار و به بند کشیدن انسانها و غارت ملل دیگر به جنگ اقدام میکنند- تنها شمشیر را در موارد ضروری، برای جلوگیری از تجاوز و ستمگری و کنار زدن موانع حق و برافراشتن پرچم عدالت و امنیت به کار میبرد. زیرا آن حضرت با مشعل فروزان کتاب و قانون و اقامه قسط و عدالت اجتماعی فرستاده شده بود
پس از نزول آیه «تبلیغ» رسول گرامی اسلام (ص) مردمی را که از حج برمی گشتند، در نقطهای از بیابان سوزان و خالی از آب و آبادی، به نام «غدیر خم» نگه داشت تا روح اسلام یعنی موضوع امامت و ولایت را مشخص سازد و خلافت رسمی حضرت علی (ع) را اعلام نماید
ولایت الهی بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) همان موضوع مهمی است که خداوند متعال با لحن قاطع در غدیر به پیامبرش ابلاغ کرد